سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در برگشت به کربلا

شاعر : نعیمه امامی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلین
قالب شعر : غزل

به روی نیزه می‌دیدم تو را باور نمی‌کردم            قـیـامت بود یا یـوم الـبلا باور نمی‌کردم

من و همراهی اشرار و این صحرای بی‌پایان            ز دشت کربلا تا ناکجا... باور نمی‌کردم


تو می‌دیدی مرا در کوچه‌ها باور نمی‌کردی            و می‌دیدم تو را بر نیزه‌ها باور نمی‌کردم

که می‌دانست روزی بشکند آن سرو طوبا را؟            غم سـقا و دستان جدا ... باور نمی‌کردم

حرم غارت شد و اهل حرم آوارهٔ صحرا            فتاد آتش به جان خیمه‌ها باور نمی‌کردم

خـدایا زینت دوش نـبی در ساحـل دریا            شده عطشان، قتیل الاشقیا؛ باور نمی‌کردم

شنیدم گوشه‌ای از قتلگه صوت حزینی را            بُنَی... این صدا بود آشنا باور نمی‌کردم

میان نعـل اسـبانِ ستـمکاران رها کردم            تنت را بی‌کفن در کربلا باور نمی‌کردم

لبت دل برده بود از خیزران ای قاری قرآن            میان تشت زر خون خدا، باور نمی‌کردم

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



که می‌دانست روزی بشکند آن قد و آن بالا؟!            غم سـقا و دستان جدا ... باور نمی‌کردم



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد



خودم بوسیدم آن رگهای خونین را، خودم اما            نمی‌دانم چرا این بوسه را باور نمی‌کردم